راوی

۱ مطلب در دی ۱۳۸۷ ثبت شده است

امتحان تمام شده، سوار ماشین ون تاکسی ‌شده‌ام از دانشگاه رودهن به سمت تهران، راننده که با دوستش تلفنی ‌مشغول صحبت است بلند بلند داد می‌زند که: "برو بابا، غزه به ما چه و..."
واکنش آنی‌ام این است که می‌خواهم با کفش بزنم پس کله‌اش! خدای من! چه طور کسی ‌می‌تواند در مقابل کشته شدن کودکان خردسال بی‌تفاوت باشد؟ اما این کار را نمی‌کنم. به جایش فکر می‌کنم. چرا و به چه دلایلی ‌آدم‌ها می‌توانند نسبت به قتل عام کودکان بی‌تفاوت باشند؟ در تمام این روزها که واقعن از همه‌ی آدم‌ها می ترسم، با آدم‌های‌مختلفی‌ صحبت کرده‌ام که برای ‌بی‌تفاوتی‌شان دلایل متنوعی ‌دارند. دلایلی‌ که غیر منطقی‌اند. فکر کردم در این شرایط حداقل کاری ‌که برای ‌این شرایط عجیب و وحشتناک کنونی و برای کمک به مظلومان می‌توانم انجام دهم، شاید آگاه کردن آدم‌های ‌مختلف از این اشتباه بزرگ باشد
۰ نظر ۲۸ دی ۸۷ ، ۱۰:۴۰
مجید عزیزی