راوی

روایت تصویری: طوفان کاترینا در نمایشگاه کتاب‌اینا!

يكشنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۸۵، ۰۱:۱۳ ق.ظ

نمایشگاه بین المللی کتاب تهران، عصر روز اختتامیه. در ساعات پایانی روز آخر، باد شدید به کمک مسئولان نمایشگاه و غرفه‌داران آمد، تا نمایشگاه به سرعت باد! جمع و تخلیه شود!

همه چیز از ساعت 6 بعد از ظهر روز شنبه بیست و سوم اردیبهشت ماه یک هزار و سیصد و هشتاد و پنج هجری شمسی شروع شد:

روز آخر نمایشگاه، نسبت به روزهای قبل خود خلوت‌تر بود. کارشناسان! تعطیل شدن نمایشگاه مطبوعات و ته کشیدن نقدینگی ملت و تمام شدن موجودی کتاب‌های به‌درد‌بخور و کیفیت پایین کتاب‌های باقی‌مانده و نامساعد بودن هوا و کج بودن زمین و چند "و" دیگر را عامل این مهم ارزیابی کرده اند!

باد و طوفان شدیدتر می‌شود و مردم با کیسه های کتاب در دست، به سمت سالن‌ها هجوم می‌بردند. بلندگوهای محوطه نمایشگاه با قطع موزیک و آگهی، با صدای بلند از مردم می‌خواستند که خون‌سردی خود را حفظ کرده و با دوری از درختان و داربست‌های تبلیغاتی سریعا به داخل سالن‌ها پناه ببرند! برای دیدن فیلم اینجا کلیک کنید.

از آن‌جا که سالن‌ها هم پر از جمعیت بود، در جلوی درب سالن‌ها ناخودآگاه تجمعات غیرقانونی و فشرده صورت گرفت و قشر فرهیخته و کتاب‌خوان تهران و شهرستان‌ها، از نواحی مختلف تحت فشار قرار گرفتند!

ضمنا این باد حدود چند صد "ساعت-نفر" اسلام را به باد داد! که از ضبط و پخش تصاویر آن معذوریم!

مردم همیشه درصحنه این بار پشت درب‌های بزرگ سالن‌ها منتظر بندآمدن رگبار بودند. البته مامورین هم به کسی اجازه خروج نمی‌دادند. دلیل‌ش هم واضح بود: به خاطر طوفان شدید و واژگون شدن داربست‌ها و درختان، کسی در بیرون سالن‌ها امنیت مالی و جانی نداشت.

البته بودند کسانی که بی خیال باد و باران و بی چتر و بی کلاه... بودند!

و کسانی که برای از دست ندادن ساعات باقی‌مانده نمایش‌گاه، برای تهیه کتاب‌های مورد نیاز خود، هم‌چنان از این سالن به آن سالن می‌رفتند و باران رحمت الهی را شکرگذار بودند...

هوا آرام‌تر می‌شود و مسئولین اجازه خروج صادر می‌کنند. البته بعد از این عکس یکی از بی‌سیم به دستان عزم ضبط دوربین و دست‌گیری بنده را داشت که با خون‌سردی من و توضیحات مقتضی و روان‌شناسانه مواجه شد.

این همان مرکز اطلاع‌رسانی رایانه‌ای است! همان‌طور که می‌بینید از اپراتورها و کامپیوترهاشان چیزی باقی نمانده است! خدا به خیر کرده است. ان شالله محل کار هیچ کس با باد روی سرش خراب نشود...

با صدای بلندگوها مبنی بر تعطیلی زودهنگام نمایش‌گاه به علت طوفان شدید و درخواست برای ترک هرچه سریع‌تر سالن‌ها جمعیت از سالن‌ها بیرون می‌ریزد.

مسجد حضرت ابراهیم‌(ع) پناه‌گاه جمع کثیری از عشاق و دل‌بسته‌گان به ادامه بقا بود!

عمق فاجعه تازه هویدا شده است! داربست‌های فلزی که بنرهای بزرگ آن‌ها را مانند بادبان‌ها تکان داده و بر (ان‌شالله!) زمین کوفته است. صدای آژیر آمبولاس‌ها و ماشین‌های آتش‌نشانی در فضا پخش است.

مسئولین برگزاری عقل کرده‌اند و برای جلوگیری از حودث احتمالی دیگر، سریعا بنرهای تبلیغاتی متصل به داربست‌ها را با تیغ بریده‌اند تا دیگر بادبان نباشند و در طوفان بر سر مردم فرود نیایند.

انواع و اقسام ماشین‌های سنگین تاسیسات و آتش‌نشانی در محوطه در حال تردد‌اند. ظاهرا آسمان آرام گرفته است.

ماشین‌های آتش‌نشانی خیلی زود و سریع وارد عمل می‌شوند!

امدادگران اورژانس، مجروحان و مصدومان حادثه را به داخل اتوبوس اورژانش می‌برند تا درمان سرپایی شوند.

بر روی اتوبوس با برچسب بزرگی نوشته شده است: "خدمات اورژانس رایگان است". خدا خیرشان بدهد!

اما زنهار که ایرانی جماعت در هیچ شرایطی از حال شکم خود غافل بماند، به خصوص وقتی ساندویچ ژامبون 1200 تومانی، به خاطر حوادث غیرمترقبه روی دست فروشندگان مانده باشد و آن را نصف قیمت، یعنی 600 تومن فریاد بزنند!

درختانی که بر اثر باد و طوفان شدید، از نزدیک ریشه شکسته اند و بر زمین افتاده‌اند در جای جای این نمایش‌گاه پهناور به چشم می‌خورند!

ماموران و کارگران شهرداری به سرعت با اره برقی درخت‌های واژگون شده را قطعه قطعه می‌کنند تا از نمایشگاه بیرون ببرند.

به قول یکی از رهگذران خدا قدرتش را به رخ تهرانی‌ها کشید! ببین درخت به این عظمت را چه‌طور از بن سرنگون کرده... جل الخالق!

حالا حرف‌های معروف خاله‌زنکی شروع شده است. یکی این را عذاب الهی می‌داند. دیگری به نامه احمدی نژاد به بوش ربط‌اش می دهد! آن یکی می گوید این‌قدر آمریکا را برای طوفان کاترینا و ناتوانی در امدادرسانی سرکوفت زدیم تا بر سر خودمان آمد! بازار نظریه‌پردازی داغ است و بر مرام دیرینه ایرانی‌ها، کلیت بحث‌ها بر دور سیاست گردآمده است.

اما به قول (و عمل!) انیشتین، عقل هم خوب چیزی است! و البته انصاف... عمل‌کرد مسئولان برگزاری (که نمی‌دانم مربوط به وزارت ارشاد می‌شوند یا وزارت بازرگانی و یا شهرداری و شاید هم هر سه!) نسبت به استاندارد‌های خودمان! و آن‌چه قبلا در نقاط مختلف شهر و کشور شاهد بودیم خوب و قابل تشکر بود!

غروب نزدیک می‌شود و انتظاری خوش، سراسر وجود تو را در بر می‌گیرد! آسمان صاف تهران هم دارد نقاشی می شود، سرخ و سفید و آبی و ارغوانی...

این مسجد سنگی، زیبا و دوست داشتنی...

ترافیک همیشه‌گی اتوبان شهید چمران، این بار کمی سبک‌تر شده است...

نخود و نخود... هر که رود خانه خود...

زیباست! شاید در نگاه اول مثل معماری‌ها و نقاشی‌های کلیسایی اروپا بعد از دوران رنسانس باشد، اما این‌جا آسمان و زمین طهران است و این مسجد زیبا هم مسجد حضرت ابراهیم(ع)... هم‌آن که وقتی به مکه وارد شد اولین دعایش این بود: اِذ قالَ اِبراهیمُ رَبِّ اجعَل هَذَا البَلَدَ آمِنًا... هنگامی که ابراهیم گفت پروردگارا این شهر را امن و ایمن قرار ده... و من و فرزندانم را از پرستش بت‌ها بازدار...

از آنجا که هیچ عکاس خبرگزاری در نمایش‌گاه ندیدم (شاید چون نمایش‌گاه مطبوعات تعطیل شده بود) و شاید هم هیچ عکاس خبری دوربین چند میلیون تومانی‌اش رو توی این طوفان از کیفش بیرون نمیاره، این عکس‌ها رو این‌جا گذاشتم. هیچ خبرگذاری هم خبر یا عکسی از این جریان کار نکرد. امروز فهمیدم که این دوربین‌های میلیون تومانی با لنزهای 10-20 (سوپر واید) چقدر به درد بخور است! حیف که پول نداریم و مجبوریم با همین دوربین معمولی خودمان (که البته قربانش بروم الهی) عکس بیاندازیم. این هم فیلم یک دقیقه‌ای از طوفان کاترینا در نمایشگاه کتاب‌اینا! برای اینکه حجمش کم بشه (حجم2/1 مگابایت) مجبور شدم کیفیت رو پایین بیارم. به صدای بلندگو‌ها دقت کنید که ملت رو به خونسردی و پناه بردن به سالن‌ها دعوت می‌کند! دریافت فیلم

خداحافظ‌تان!

۸۵/۰۲/۲۴
مجید عزیزی

نظرات  (۱۸)

باز بگو نظر نمی دی... آخه در و دیوار خراب شده و طوفان و اینا نظر دادن داره؟
سلام.
اتفاقا به اتفاق دوستی اون روز نمایشگاه بودیم که شما رو در حال انداختن عکس از جناب انیشتن دیدیم. و از اونجایی که عمیقا سر بر دوربین داشتین نتونستیم زیارتتون کنیم. راستی اون عکسه که پاره بود چطوری اینقدر صاف و صوفش کردین!!
....؟! ( هر چی فکر می کنم نمی دونم باید چی بنویسم )
سلام
خسته نباشید
بابا کیفیته فیلمت منو کشته
راستی شما هم توی سری جدید نسل 3 هستید
سلام . لذت بردم .
سلام . خیلی خوب بود دمت گرم . یادم افتاد که روز فکر میکردم مجید عزیزی یکی از خوش ذوق ترین هاست هنوز هم بر همانیم که بودیم . مخلص . یا عشق .
سلام! بسیاری از عکسها اصلا عکس هنری ، حتی خبری ندارد و گاها تکراری است مثل عکسهای شماره 16و 11و 20 و 21و 22 و 2 و 27و 28 و 7-8
...عکس فولو هم وقتی کاربرد دارد که صحنه بسیار خاصی باشد، مثلا مثل صحنه ترور یا انفجار و ... یا از جور چیزها،
کاش عکسها رو منتخب و خلاصه کار می کردی، 5 تا عکس نهایتا...عکس 29 و 26 عالی است، همین شرح رو می تونستی زیر اون 5 تا عکس منتخب بزنی و کار خیلی تمیز و خلاصه تمام شود.در ضمن اینکه "راوی دات کام" و مجید عزیزی انگلیسی و فارسی رو روی عکسها می زنی، یه خورده شهرستان بازاره! راستی اگه از نقدهای کلاشینکفی من ناراحت می شی بی تعارف بگو تا دیگه نظر ندم! موفق باشی پسرم!
baba ey wal shekare lahze ha ;)
۲۶ ارديبهشت ۸۵ ، ۰۹:۱۷ عماد هنرپرور
سلام آقا خسته نباشید. بسی صفا کردیم با این گزارشتون چون خودم هم اونجا بودم و اینا! نقاش آسمان را هم شکر که هنوز زیبایی در دنیا وجود دارد :) به امید دیدار
عالی بود برادر. خصوصا اون عکس آسمون سرخ و سفید و آبی و ارغوانی!
na maloome hanooz zendeyee...
قشنگ بود
ما هم بودیم.
من لوگوی شما رو خیلی وقته گذاشتم
یه سر بیایید
۲۵ ارديبهشت ۸۵ ، ۱۹:۴۶ آلبالو گیلاس
سلام
عکسهای خیلی جالبی گرفتید و توضیحاتش کاملا با دقت و ریز بینی خاصی نوشته شدن
دستتون درد نکنه
خوب شد دوربینتون از توقیف در اومد
موفق باشین
یا علی
سلام
بابا ای ول ..دست مریزاد .. کلی حال کردیم .....
چه خبره خوب شد نبودیم اونورا .... غصه ش رو هم نمی خوریم چون آقا مجید بودن و خبرا رو پاااک و دست اول برامون اوردن
فیلم رو هم دیدم....چقد سرو صدا دااااشت!!!!
موفق باشی هم خودت هم دوربینت
یا حق
خداوندا، بارالها، معبودا، کریما و غیره، بر عمر و عزت و ظرفیت رم دوربین این حضرت مجید بیافزای. ضمنا دستت هم درد نکنه خدا جون. زحمت کشیدی کلی طوفان را انداختی که این مجید بعد از بوق و اندی اینجا رو آپ کنه. (سیاسی هم نیست).
سلام... اول از همه ای ول من نتونستم برم نمایشگاه.. حداقل دیدمش..... موفق باشی... دوم از همه عکسهات یکم تاریک بید
تلاش شما قابل تقدیر است اساسی.
حق مدد.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی