الخیر فی ماوقع انشاءالله
چهارشنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۸۸، ۱۱:۱۳ ق.ظ
بسم الله الرّحمن الرّحیم
ای کاش مرده بودم و این بحران بزرگی که انقلاب و جمهوری اسلامی و ایران و ملت را در برگرفته است و رسمن همه چیز و همه کس را دو شقه کرده، نمی دیدم. این روز ها با شوک بزرگی مواجه شده ام که تمام هویت من را هدف قرار داده است. خدا باعث و بانی اش را به سزای عملش برساند. سخن و تحلیل و درد دل بسیار است و وقت و حال اندک. با در نظر گرفتن همه ی جوانب مشهود، ان شاءالله برای حفظ و نشر اصول و ارزش هایی که به آنها باور دارم و برای تداوم راه امام و شهدا و با توکل بر خدا به "میر حسین موسوی" رای خواهم داد. و به خاطر رایی که با دل خون در مرحله ی دوم چهار سال پیش به محمود احمدی نژاد دادم، به درگاه خدا استغفار میکنم. (هر چند در آخرین ساعات رای گیری و با مشخص شدن پیروزی وی و با نیت بالا بودن رای رئیس جمهور منتخب به او رای داده بودم). ان شالله چند روز لعنتی آینده به زودی بگذرد و ان شالله که خیر است.
پی نوشت:
- خدایا فرج امام زمان را برسان تا آخرین باری باشد که شاهد این کثافت کاری های انتخاباتی باشیم.
- برای حسین عزیز: فرآیند مهم تر از نتیجه است.
- پیامبر ما برای اتمام مکارم اخلاقی مبعوث شد. نمی توانیم برای هدف خدمت به مردم و حفظ نظام و رهبری هیچ وسیله غیر اخلاقی را توجیه کنیم.
- از این که مجبورم به خاطر دلایل بسیار شرعی و قانونی و نامردی دیگران در اردوگاهی باشم که با طبقه خواستگاه اجتماعی ام متفاوت است خوش حال نیستم.
- این رای ممکن است تا روز انتخابات به محسن رضایی تغییر کند. البته شاید.
- چهار سال تمام در تبعیت از ولایت، بر علیه این فرد و دولتش چیزی ننوشتم و لینک و اس ام اسی سند تو ال نکردم و ان شالله نخواهم کرد.
- مردمان بندگان دنیا هستند و دین لقلقه زبانشان است . بر مدار دینداری اند تا وقتی که به نفعشان است اما در هنگامه بلا دینداران کم می شوند! امام حسین (ع)
- خدایا ایمانمان را در فتنه های زمان حفظ کن.
- پیروزی جز در نزد خدا نیست. حسبنا الله و نعم الوکیل. نعم المولا و نعم النصیر
- اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصروجعلنا من خیر انصاره واعوانه والمستشهدین بین یدیه
- خلاصه ای از حرف دل من را سید مهدی شجاعی عزیز که امروز برایم عزیز تر است در نامه ای به زیبایی بیان کرده است که در زیر می خوانید:
بسم الله الرحمن الرحیم
آقای رئیس جمهور!
سلام! سلامی سرشار از تالم و تاثر و ابهام و استفهام
رفتار و گفتار شما در روزهای اخیر به خصوص در جلسه مناظره با آقای میرحسین موسوی، بنده را عمیقا دچار تعجب و تاثر کرد آنچنان که احساس وظیفه کردم چند نکته را به عرضتان برسانم :
1- این قلم نه وامدار دولتهای پیشین است و نه مدافعشان. و چون وامدار دولت شما هم نیست،می تواند در کمال صراحت و آزادگی با شما سخن بگوید. بنده نه تنها بروز تخلفات عدیده در دولتهای گذشته را انکار نمیکنم که خود نسبت به آنها انتقادات فراوانی ـ در زمان اقتدارشان! ـ داشتهام. که گواه آن بعد از خدا و مردم و غیر از وجوه شفاهی و حضوری، مکتوباتی است که در قالب کتاب و مطبوعه به جا مانده است (و کاش شما هم گوشهای از این انتقادات را در زمان اقتدار دیگران بیان میفرمودید. برای تصحیح مسیر و سبک سازی بار مردم نه سنگین ساختن کفه آراءتان در انتخابات درحالی که از آن دورهها جز تائید و تعریف و تمجید چیزدیگری از شما برجا نمانده)
2- نگرانی و دغدغه من که باعث و بانی نگارش این نامه شده است، مخدوش شدن اصول و ارزشهایی است که حفظشان در تمام این سالها، دغدغه همه ما بوده است.
دغدغه من،کودکان و نوجوانان و جوانانی هستند که اخلاق و روش و منش ما را سرمشق رفتار و گفتار خود قرار میدهند و از عملکرد مخلصانه و صادقانه، درس اخلاق و صداقت میگیرند و از غیر آن درس غیر آن.
نگرانی من پدید آمدن این تعریف یا تلقی در ذهن مردم و بخصوص جوانترهاست که برای بدست آوردن مقام و قدرت و موقعیت یا حفظ آن - گیرم به قصد خدمت - توسل به هر شیوهای مجاز است، حتی ارتکاب کبائری مثل دروغ و تهمت و هتک حرمت و حیثیت.
هیچ فکرکرده ایم که ترویج این تعریف یا توجیه این تلقی، چه نیازهایی از ارزش و اخلاق و معنویت را متزلزل خواهد ساخت ؟ و چه سنتهای سیئهای را بنیان خواهد گذاشت!؟
هیچ فکر کرده ایم که وقتی این تلقی نسبت به بالاترین سطح اجرایی پدید بیاید امواج آن در سطوح بعدی چه وسعتی خواهد یافت و چه تاثیرات مخربی بر جا خواهد گذاشت!؟ و اصلا نیازی به صبر کردن برای آینده نیست. همین حالا
ظهور این امواج و گسترش آن و تخریب ناشی از آن به روشنی قابل رویت است.
حتما ملاحظه میفرمائید که حامیان و طرفدارن شما چه تهمتهای ناروا و تعابیر زشت و ناپسندی را به مخالفین خود نسبت میدهند. الفاظ وعباراتی که مولایمان امیر المومنین علیه السلام به کار بردنشان را حتی در مورد دشمنان اسلام نهی میفرمودند، به راحتی در مورد بندگان مومن، نجیب و صالح خدا به کار برده میشوند. آبروی افراد مومن که در فرهنگ و معارف دینی ما، بیش از خون و جانشان حرمت و قداست دارد، به راحتی ملعبه دست کسانی شده که خود را در خیمه گاه اسلام و تشیع، متولی میشمارند.
من معتقدم که هیچکس را به گناه حامیانش نباید گرفت و تخلفات حمایتگران یک فرد را نباید اسباب تخطئه آن فرد قرار داد. همان اتفاقی که متاسفانه در مناظره شما با آقای مهندس موسوی افتاد. ولی حداقل توقع و انتظار، این است که شما مخالفتتان را با رفتار و گفتاری از این دست، اعلان کنید. همان کاری که در مورد سوء استفاده از بیت المال و بودجههای دولتی برای تبلیغ در انتخابات کردید و بر همگان معلوم ساختید که مهر تائیدتان را پای این تخلفات آشکار نمیگذارید و عدهای هم به هر حال مخالفت یا عدم تائید شما را باور کردند.
3- ریاست جمهوری درنظام جمهوری اسلامی ایران، صرفا یک جایگاه یا موقعیت سیاسی ومحصولی برد و باخت در بازی حزبی و جناحی نیست.
این جایگاه در حقیقت، تجلی گاه اصول و آرمانها وارزشهای مردم مومن و نجیب و متدین ماست. این منصب و محراب، نماد مقدسی است که باید همه فضائل اخلاقی و ارزشهای معنوی و صفات عالیه انسانی و کمالات مردم ما را به نمایش بگذارد. به نظر شما اینگونه برخوردها و رفتارها میتواند منش و شخصیت و فضائل اخلاقی مردم ما را نمایندگی کند؟!
4- اگر رفتار و عملکرد دولت شما طی چهار سال گذشته حقیقت و حقانیت مطلق بود و دیگران باطل محض، باز این شیوههای برخورد، پسندیده نبود. در حالی که نه شما چنین ادعایی دارید و نه هیچکس جز مقام معصوم میتواند چنین جایگاهی داشته باشد مضاف بر این که مشکلات و کاستیها و تخلفات این چهارساله اخیر هم کم نبوده است. بخصوص فرهنگ و هنرکه من نسبت به آن اشراف نسبی داشته ام، عملکرد این دوره را به هیچ وجه قابل دفاع نمیبینم. این که شما هم اکنون از اهالی ریشه دار خطه فرهنگ و هنر کمتر کسی را در اطراف اردوگاه خود میبینید، دلیلش گرایشات جناحی و سیاسی نیست. دلیلش بها ندادن به مقوله فرهنگ و هنر است و سپردن کارهایی بزرگ این عرصه به افراد کوچک.
و از سوی دیگر، این که علیرغم تعطیلی نسبی فرهنگ و هنر درسالهای اخیر و همزمان، ارائه آمارهای موهوم و گزارشهای بی مبنا، شاهد سکوت نویسندگان و هنرمندان و دلسوز و اهل درد بودید،دلیلش صرفا حرمتی است که اهالی فرهنگ و ادب و هنر برای رای دهندگان چهارسال پیش، و تنفیذکننده این رای به ریاست محترم جمهور قائل بودهاند، حرمتی که توقع میرفت از سوی شما نیزنسبت به گذشتگان پاسداری شود.
5- این هجمه بی مهابا و همه جانبه به تمامی بیست و شش سال گذشته، مفاهیمی را همراه خود میآورد و مضامینی را در ذات خود میپرورد که هیچ راه گریزی از تبعات طبیعی و توالی منفی اش باقی نمیگذارد.
وقتی که ما محصول رای و نظر دهها میلیون انسان شریف و آگاه در دورههای پیشین رای گیری و انتخابات ریاست جمهوری را تخطئه کنیم و مردم را تلویحا به بلاهت و نادانی متهم سازیم، چگونه میتوانیم آنان را مجدد به پای صندوقهای رای دعوت کنیم!؟ وقتی که ما احکام و تائیدات و تنفیذات امام راحل و مقام معظم رهبری را تلویحا زیر سوال ببریم، و در باورهای محکم مردم نسبت به سکانداران کشتی کشور و نظام و انقلاب، رخنه ایجاد کنیم، در طوفانهای پیش رو لنگر مطمئنی را برای مردم باقی میگذاریم!؟
اگر نتیجه این تخریبها و هتک حرمتها، نیل به آرا ء بیشتر بود، میگفتم ؛ به چه قیمتی!؟
اگر نتیجه اش جایگزینی یکی به جای همه بود، سوال میکردم : به چه حجتی!؟
ولی میدانیم و میدانید که چنین نیست. شأن و جایگاهی که مردم ما برای اخلاق و نجابت و مظلومیت قائلند همه قواعد و مناسبات دیگر را تحت الشعاع قرار میدهد. این شاخصهای معنوی و معیارهای اخلاقی را نباید از مردم گرفت.
فراموش نکنیم که همین شاخصه مردم یا همین تلقی مردم از شما، در دوره قبل باعث پیروزی شما در انتخابات شد.
درپایان آرزو میکنم این عرایضی که از سر اخلاص و دردمندی تقدیم محضرتان شد، به گوش اخلاص شنیده شود و التهابات و کشمکشهای سیاسی و جناحی بر آن سایه نیندازد.
خداوند همه ما را به وظایفمان آشنا و در انجامشان موفق گرداند.
با احترام
سید مهدی شجاعی
لینک مطلب: http://tabnak.ir/fa/pages/?cid=51235
ای کاش مرده بودم و این بحران بزرگی که انقلاب و جمهوری اسلامی و ایران و ملت را در برگرفته است و رسمن همه چیز و همه کس را دو شقه کرده، نمی دیدم. این روز ها با شوک بزرگی مواجه شده ام که تمام هویت من را هدف قرار داده است. خدا باعث و بانی اش را به سزای عملش برساند. سخن و تحلیل و درد دل بسیار است و وقت و حال اندک. با در نظر گرفتن همه ی جوانب مشهود، ان شاءالله برای حفظ و نشر اصول و ارزش هایی که به آنها باور دارم و برای تداوم راه امام و شهدا و با توکل بر خدا به "میر حسین موسوی" رای خواهم داد. و به خاطر رایی که با دل خون در مرحله ی دوم چهار سال پیش به محمود احمدی نژاد دادم، به درگاه خدا استغفار میکنم. (هر چند در آخرین ساعات رای گیری و با مشخص شدن پیروزی وی و با نیت بالا بودن رای رئیس جمهور منتخب به او رای داده بودم). ان شالله چند روز لعنتی آینده به زودی بگذرد و ان شالله که خیر است.
پی نوشت:
- خدایا فرج امام زمان را برسان تا آخرین باری باشد که شاهد این کثافت کاری های انتخاباتی باشیم.
- برای حسین عزیز: فرآیند مهم تر از نتیجه است.
- پیامبر ما برای اتمام مکارم اخلاقی مبعوث شد. نمی توانیم برای هدف خدمت به مردم و حفظ نظام و رهبری هیچ وسیله غیر اخلاقی را توجیه کنیم.
- از این که مجبورم به خاطر دلایل بسیار شرعی و قانونی و نامردی دیگران در اردوگاهی باشم که با طبقه خواستگاه اجتماعی ام متفاوت است خوش حال نیستم.
- این رای ممکن است تا روز انتخابات به محسن رضایی تغییر کند. البته شاید.
- چهار سال تمام در تبعیت از ولایت، بر علیه این فرد و دولتش چیزی ننوشتم و لینک و اس ام اسی سند تو ال نکردم و ان شالله نخواهم کرد.
- مردمان بندگان دنیا هستند و دین لقلقه زبانشان است . بر مدار دینداری اند تا وقتی که به نفعشان است اما در هنگامه بلا دینداران کم می شوند! امام حسین (ع)
- خدایا ایمانمان را در فتنه های زمان حفظ کن.
- پیروزی جز در نزد خدا نیست. حسبنا الله و نعم الوکیل. نعم المولا و نعم النصیر
- اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصروجعلنا من خیر انصاره واعوانه والمستشهدین بین یدیه
- خلاصه ای از حرف دل من را سید مهدی شجاعی عزیز که امروز برایم عزیز تر است در نامه ای به زیبایی بیان کرده است که در زیر می خوانید:
بسم الله الرحمن الرحیم
آقای رئیس جمهور!
سلام! سلامی سرشار از تالم و تاثر و ابهام و استفهام
رفتار و گفتار شما در روزهای اخیر به خصوص در جلسه مناظره با آقای میرحسین موسوی، بنده را عمیقا دچار تعجب و تاثر کرد آنچنان که احساس وظیفه کردم چند نکته را به عرضتان برسانم :
1- این قلم نه وامدار دولتهای پیشین است و نه مدافعشان. و چون وامدار دولت شما هم نیست،می تواند در کمال صراحت و آزادگی با شما سخن بگوید. بنده نه تنها بروز تخلفات عدیده در دولتهای گذشته را انکار نمیکنم که خود نسبت به آنها انتقادات فراوانی ـ در زمان اقتدارشان! ـ داشتهام. که گواه آن بعد از خدا و مردم و غیر از وجوه شفاهی و حضوری، مکتوباتی است که در قالب کتاب و مطبوعه به جا مانده است (و کاش شما هم گوشهای از این انتقادات را در زمان اقتدار دیگران بیان میفرمودید. برای تصحیح مسیر و سبک سازی بار مردم نه سنگین ساختن کفه آراءتان در انتخابات درحالی که از آن دورهها جز تائید و تعریف و تمجید چیزدیگری از شما برجا نمانده)
2- نگرانی و دغدغه من که باعث و بانی نگارش این نامه شده است، مخدوش شدن اصول و ارزشهایی است که حفظشان در تمام این سالها، دغدغه همه ما بوده است.
دغدغه من،کودکان و نوجوانان و جوانانی هستند که اخلاق و روش و منش ما را سرمشق رفتار و گفتار خود قرار میدهند و از عملکرد مخلصانه و صادقانه، درس اخلاق و صداقت میگیرند و از غیر آن درس غیر آن.
نگرانی من پدید آمدن این تعریف یا تلقی در ذهن مردم و بخصوص جوانترهاست که برای بدست آوردن مقام و قدرت و موقعیت یا حفظ آن - گیرم به قصد خدمت - توسل به هر شیوهای مجاز است، حتی ارتکاب کبائری مثل دروغ و تهمت و هتک حرمت و حیثیت.
هیچ فکرکرده ایم که ترویج این تعریف یا توجیه این تلقی، چه نیازهایی از ارزش و اخلاق و معنویت را متزلزل خواهد ساخت ؟ و چه سنتهای سیئهای را بنیان خواهد گذاشت!؟
هیچ فکر کرده ایم که وقتی این تلقی نسبت به بالاترین سطح اجرایی پدید بیاید امواج آن در سطوح بعدی چه وسعتی خواهد یافت و چه تاثیرات مخربی بر جا خواهد گذاشت!؟ و اصلا نیازی به صبر کردن برای آینده نیست. همین حالا
ظهور این امواج و گسترش آن و تخریب ناشی از آن به روشنی قابل رویت است.
حتما ملاحظه میفرمائید که حامیان و طرفدارن شما چه تهمتهای ناروا و تعابیر زشت و ناپسندی را به مخالفین خود نسبت میدهند. الفاظ وعباراتی که مولایمان امیر المومنین علیه السلام به کار بردنشان را حتی در مورد دشمنان اسلام نهی میفرمودند، به راحتی در مورد بندگان مومن، نجیب و صالح خدا به کار برده میشوند. آبروی افراد مومن که در فرهنگ و معارف دینی ما، بیش از خون و جانشان حرمت و قداست دارد، به راحتی ملعبه دست کسانی شده که خود را در خیمه گاه اسلام و تشیع، متولی میشمارند.
من معتقدم که هیچکس را به گناه حامیانش نباید گرفت و تخلفات حمایتگران یک فرد را نباید اسباب تخطئه آن فرد قرار داد. همان اتفاقی که متاسفانه در مناظره شما با آقای مهندس موسوی افتاد. ولی حداقل توقع و انتظار، این است که شما مخالفتتان را با رفتار و گفتاری از این دست، اعلان کنید. همان کاری که در مورد سوء استفاده از بیت المال و بودجههای دولتی برای تبلیغ در انتخابات کردید و بر همگان معلوم ساختید که مهر تائیدتان را پای این تخلفات آشکار نمیگذارید و عدهای هم به هر حال مخالفت یا عدم تائید شما را باور کردند.
3- ریاست جمهوری درنظام جمهوری اسلامی ایران، صرفا یک جایگاه یا موقعیت سیاسی ومحصولی برد و باخت در بازی حزبی و جناحی نیست.
این جایگاه در حقیقت، تجلی گاه اصول و آرمانها وارزشهای مردم مومن و نجیب و متدین ماست. این منصب و محراب، نماد مقدسی است که باید همه فضائل اخلاقی و ارزشهای معنوی و صفات عالیه انسانی و کمالات مردم ما را به نمایش بگذارد. به نظر شما اینگونه برخوردها و رفتارها میتواند منش و شخصیت و فضائل اخلاقی مردم ما را نمایندگی کند؟!
4- اگر رفتار و عملکرد دولت شما طی چهار سال گذشته حقیقت و حقانیت مطلق بود و دیگران باطل محض، باز این شیوههای برخورد، پسندیده نبود. در حالی که نه شما چنین ادعایی دارید و نه هیچکس جز مقام معصوم میتواند چنین جایگاهی داشته باشد مضاف بر این که مشکلات و کاستیها و تخلفات این چهارساله اخیر هم کم نبوده است. بخصوص فرهنگ و هنرکه من نسبت به آن اشراف نسبی داشته ام، عملکرد این دوره را به هیچ وجه قابل دفاع نمیبینم. این که شما هم اکنون از اهالی ریشه دار خطه فرهنگ و هنر کمتر کسی را در اطراف اردوگاه خود میبینید، دلیلش گرایشات جناحی و سیاسی نیست. دلیلش بها ندادن به مقوله فرهنگ و هنر است و سپردن کارهایی بزرگ این عرصه به افراد کوچک.
و از سوی دیگر، این که علیرغم تعطیلی نسبی فرهنگ و هنر درسالهای اخیر و همزمان، ارائه آمارهای موهوم و گزارشهای بی مبنا، شاهد سکوت نویسندگان و هنرمندان و دلسوز و اهل درد بودید،دلیلش صرفا حرمتی است که اهالی فرهنگ و ادب و هنر برای رای دهندگان چهارسال پیش، و تنفیذکننده این رای به ریاست محترم جمهور قائل بودهاند، حرمتی که توقع میرفت از سوی شما نیزنسبت به گذشتگان پاسداری شود.
5- این هجمه بی مهابا و همه جانبه به تمامی بیست و شش سال گذشته، مفاهیمی را همراه خود میآورد و مضامینی را در ذات خود میپرورد که هیچ راه گریزی از تبعات طبیعی و توالی منفی اش باقی نمیگذارد.
وقتی که ما محصول رای و نظر دهها میلیون انسان شریف و آگاه در دورههای پیشین رای گیری و انتخابات ریاست جمهوری را تخطئه کنیم و مردم را تلویحا به بلاهت و نادانی متهم سازیم، چگونه میتوانیم آنان را مجدد به پای صندوقهای رای دعوت کنیم!؟ وقتی که ما احکام و تائیدات و تنفیذات امام راحل و مقام معظم رهبری را تلویحا زیر سوال ببریم، و در باورهای محکم مردم نسبت به سکانداران کشتی کشور و نظام و انقلاب، رخنه ایجاد کنیم، در طوفانهای پیش رو لنگر مطمئنی را برای مردم باقی میگذاریم!؟
اگر نتیجه این تخریبها و هتک حرمتها، نیل به آرا ء بیشتر بود، میگفتم ؛ به چه قیمتی!؟
اگر نتیجه اش جایگزینی یکی به جای همه بود، سوال میکردم : به چه حجتی!؟
ولی میدانیم و میدانید که چنین نیست. شأن و جایگاهی که مردم ما برای اخلاق و نجابت و مظلومیت قائلند همه قواعد و مناسبات دیگر را تحت الشعاع قرار میدهد. این شاخصهای معنوی و معیارهای اخلاقی را نباید از مردم گرفت.
فراموش نکنیم که همین شاخصه مردم یا همین تلقی مردم از شما، در دوره قبل باعث پیروزی شما در انتخابات شد.
درپایان آرزو میکنم این عرایضی که از سر اخلاص و دردمندی تقدیم محضرتان شد، به گوش اخلاص شنیده شود و التهابات و کشمکشهای سیاسی و جناحی بر آن سایه نیندازد.
خداوند همه ما را به وظایفمان آشنا و در انجامشان موفق گرداند.
با احترام
سید مهدی شجاعی
لینک مطلب: http://tabnak.ir/fa/pages/?cid=51235
۸۸/۰۳/۲۰