هیپنوتیزم طبیعی!
یادش به خیر! بچهتر که بودیم آرزوهامان را در گوش قاصدک میگفتیم، فوت میکردیم برود برساند به گوش آنکس که باید! من که هروقت این عکس رو میبینم هیپنوتیزم میشم. البته ماکرو عکسبرداری کردم و اندازه واقعیش دو سانتیمتر بود. ضمنا گفتن نداره چون قاصدک همه جا هست، اما اینجا دزفوله!
"قاصدک! هان، چه خبر آوردی؟
از کجا، وز که خبر آوردی؟
خوشخبر باشی، اما، اما
گرد بام و در من
بیثمر میگردی
انتظار خبری نیست مرا
نه ز یاری، نه ز دیار و دیاری، باری
برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس
برو آنجا که ترا منتظرند
قاصدک!
در دل من همه کورند و کرند
دست بردار از این در وطن خویش غریب
قاصدک تجربههای همه تلخ
با دلم میگوید
که دروغی تو، دروغ
که فریبی تو، فریب
قاصدک! هان، ولی... آخر.... ای وای!
راستی آیا رفتی با باد؟
با توام ، آی! کجا رفتی؟ آی...!
راستی آیا جایی خبری هست هنوز؟
مانده خاکستر گرمی جایی؟
در اجاقی -طمع شعله نمیبندم- خردک شرری هست هنوز؟
قاصدک!
ابرهای همه عالم شب و روز
در دلام می گریند..."
مهدی اخوان ثالث (م.امید)