تعطیلی سوره و چهارشنبه سوریِ مدیران فرهنگی
در بحبوبهی جنگ سی و سه روزهی لبنان و اسرائیل
که جوانان حزباللهای ایران! انگشت به دهان مانده بودند که چه کار کنند و
چهطور به شیعیان لبنان کمک کنند، در زیر زمین یک ساختمان کوچک واقع در
چهارراه کالج (تقاطع حافظ و انقلاب) جلسهای برگزار شد که در آن آدم
معروفهای جبههی فرهنگی انقلاب اسلامی دور هم جمع شده بودند تا راهکارهای
کمک به مردم لبنان را بررسی کنند.
شرکت
کنندگان در این جلسه، آنها را که من میشناختم اینها بودند: سردار سعید
قاسمی ، دکتر رامین (نظریه پرداز هلوکاست)، مسعود دهنمکی (نویسنده و
کارگردان)، وحید جلیلی (سردبیر نشریه سوره)، مسعود شجایی طباطبایی (رئیس
خانه کاریکاتور ایران)، سلیم غفوری (مستندساز)، نادر بکایی (عکاس) و چند
نفر دیگر. حاج سعید تلفنی من را هم دعوت کرده بود که بروم. اینکه حضور من
با وجود این همه آدم حسابی به چه درد میخورد را نمیدانم. اما آن جلسه
نکتهی جالبی داشت که امروز و در این موقعیت به کار میآید.
قرار بود آن شب بحث و تبادل نظر شود که در این موقعیت (جنگ لبنان و اسرائیل) وظیفهی ما چیست و "چه باید کرد". بر خلاف اینکه به نظر میرسد این جمع یک دست و همعقیدهاند، تمام مدت چهار ساعت جلسهای که تا نیمه شب ادامه داشت به جر و بحث و نظرات مخالف و گاهی متضاد گذشت و در آخر دوستان به اتفاق به این نتیجه رسیدند که تنها چیزی که از جلسه به دست آمد، این بود که چقدر با هم اختلاف داریم! یکی از شرکتکنندگان میگفت ما بدون اذن ولایت نباید حرکتی کنیم. آن یکی میگفت اصلا ولایت یعنی چه؟ ما اول باید معنای ولایت را مشخص کنیم! و بعد هم از ولایت حضرت عباس به امام حسین مثال میآورد، یکی دیگر جوابش را داد که آقا جان اصلا از توحید و خداشناسی شروع کنیم خوب است؟ یکی هم میگفت مشکل ما این است که حزبالله لبنان، امام دارد و ما نداریم و وقتی تعجب همهگان برانگیخته شد، افاضه فرمودند که مشکل ما این است که به امام خامنهای توجه نداریم! یکی دیگر گفت این حرفها چیست آقا! ولی فقیه من الآن سید حسن نصرالله است! یکی میگفت باید فردا جلوی ستاد مشترک سپاه تظاهرات کنیم که به ما اسلحه و آموزش بدهد. یکی به احمدینژاد اعتراض میکرد که چرا عکسالعملی نشان نمیدهد، یکی مخالفت میکرد که این خوب نیست و ما باید امضای اینترنتی جمع کنیم. دبیر جنبش عدالتخواه دانشجویی هم از اعزام پنج اتوبوس شهادتطلب به لب مرز میگفت و اینکه اجازه خروج نگرفتند و برگشتند. خلاصه که جلسهی جالبی بود.
به هر حال جنگ لبنان و اسرائیل تمام شده است و این حرفها دیگر موضوعیت ندارد. نکتهی جالب و مورد نظر من چیز دیگری است. در این جلسه، کسانی که قبلا برای روی کار آمدن دولت احمدی نژاد هر کاری از دستشان برمیآمد کرده بودند و از بهترین و تابلوترین مدافعان دولت و نظام بودند، حالا داشتند بر علیه او و کل نظام حاکم بر مملکت داد و بیداد میکردند. این وسط یک نفر که سردبیر نشریهای است که در حین حمایت از دولت، نقدهای خوبی هم بر برخی عملکردهای آن میکند، یعنی وحید جلیلی سردبیر سوره، حرفی زد که جوّ جلسه را شکست: " بابا جمهوری اسلامی حکومت خوبیه، شاه رفته به خدا! حکومت اسلامی اونقدرهام بد نیست به قرآن مجید!" بعد هم با یک صحبت آرام و منطقی جو جلسه را از حالت جرّ و بحث خارج کرد و چند طرح خوب داد. صحبتهای وحید جلیلی در جلسه را از اینجا بشنوید.
شما را به خدا ببینید! فکر نمیکنم دیگر نیازی به توضیح باشد. امروز انتشار نشریهی سوره یادگار شهید سید مرتضی آوینی و پرمخاطبترین نشریه فرهنگی انقلاب را متوقف و سردبیر و هیئت تحریریهاش را اخراج کردهاند+. به این بهانه که نقدهای غیر علمی بر علیه مدیران دولتی مینوشتهاند.+ به کجا داریم میرویم؟ به کجا دارند میبرندمان؟
یَحذَرُ المُنافِقُونَ اَن تُنَزَّلَ عَلَیهِم سُوَرةٌ تُنَبِّئُهُم بِما فی قُلُوبِهِم قُلِ استَهزِوُا اِنَّ اللهَ مَخرِجٌ ما تُحذَرُونَ
منافقین از آن بیم دارند که سورهای بر ضد آنان نازل شود و به آنها از درون قلبشان خبر دهد. بگو: "مسخره کنید! بیتردید خداوند آنچه را که از آن میترسید بر ملا خواهد کرد".
+اعتراض به توقیف ماهنامه سوره
+جوابیه سردبیر سوره به عطاءالله مهاجرانی
+جوابیه سردبیر سوره به مدیرمسئول کیهان
کتابهای آوینی رو خوندم اما فکر نمی کردم یه مشت تروریست زیرزمینی خودشونو پیرو اون بیچاره بدونن!
خوشحالم که هیچ وقت سوره نخوندم و نمی خونم ! چون هنوز درجه حماقتم به شماها نرسیده!
امیدوارم خودتون همدیگه رو قلع و قمع کنید تا از وجود منحوس شما تروریست های چماق بدست همه ما ایرانیهای صلح دوست راحت بشه!