راوی

دو عمله راوی

دوشنبه, ۲۰ آذر ۱۳۸۵، ۱۰:۳۶ ب.ظ

هم‌این چند وقت پیش، مرداد امسال، یک جای خوب!
حسین غفاری که از چهره‌اش پیداست. دلتنگ هم‌سر است. حالا هم برای هم‌این سرش شلوغ است. شما باشید اولین روزهای خوش بعد از عروسی را صرف روایت راوی می‌کنید؟ عکسش را منتشر کردم لجش بگیرد، بل‌که چیزی بنویسد.

* آقا بی‌دل! من امروز با آقا غفاری برمی‌گردم تهران. بچه‌ها یه هفته دیگه هستن، ان شالله حمومو که تموم کردین بپا زیاد آب‌بازی نکنی بچایی. سال دیگه می‌آییم با بچه‌ها یه سری می زنیم. حلال کن.
- آقا عزیزی!
* هوم؟
- شمام وایسا با بچه‌ها برو.
* خیلی دوس دارم، اما مرخصیم تموم شده. همین‌طوری‌شم تا برسم تهران از کار اخراجم.
- آقا عزیزی!
* جانم اوستا؟
- من پنج سال زندان بودم!
* چرا؟ اینجا که بانک نیس که چک کشیده باشی، دعوا کرده بودی؟
- نه. برا تفنگ و مواد. پنج کیلو تریاک با یه کلت و کلاش.
* آقا بی‌دل دم رفتن شوخی‌ت گرفته؟
- نه آقا عزیزی. نامردا تله کردن بخرن، نگو خودشون مامور بودن. اونجا پشت اون درختا کمین زده بودن.
* نه!!!
- البته جون آقا عزیزی اگه این محمود باهام نبود، زده بودم، در رفته بودم. اون موقع می‌رفت مدرسه. از شانس بد اون روز همرام بود.
* ...!
- می بینی که، اینجا چن ساله خشکسالیه، دولت نمی‌رسه، اهالی از کجا نون درآرن؟ اون هفته افغانیا تو بزن‌آباد بودن، یه مامور با لباس می‌رفته، شک کردن نکنه لو رفتن، بستنش به گوله. حالا شمام الان لباس نظامی تنته، داری می‌ری مواظب باش، اینجا پلیس ملیس که نداره. برو علی پشت و پناهت.
* مرد حسابی آخه اینارو الان می‌گی؟!

۸۵/۰۹/۲۰
مجید عزیزی

نظرات  (۱۹)

میگم اگه تو و یکی دو تای دیگه بخواین عقب بکشین که دیگه از زمانه چیزی نمی مونه!
سلام موفق باشید زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست http://www.entezarefaraj313.mihanblog.com/
یکاینکه چقد لینکه چسبید خدا کلاه الف آقا طیب رو از سر سایتا و بلاگای شما عزیزان کم نکنه...دو انکه یادم نرفته اون موقع که تو واسه خودت کلی مجید زورو بودی ما بالا لبمون سبزم نشده بود سه اینکه جگرتو بخورم خام خام چار اینکه سیرابی ژس اون موقع که با ما رفیق بودی جر جیگر گرفته’ ته جهنمی بودی که حالا ادم خوب شدی رفیقای خوب گیر میاری ژنج اینکه لعنت به تو و راه دورت شیش اینکه تو که انقد خوبی با سوادی کمالات داری ترانه’ انگلیسی میخونی سایت داری زبون میفهمی روزنومه میخونی چایی میخوری بگو چرا گاهی وقتا من دلم میگیره
۰۱ دی ۸۵ ، ۱۵:۳۹ محمد امین
نرسیدم بیام. فکر کنم علی هم نرسیده بود. تا وقتی که من خبر دارم. خداییش خیلی سخته به خاطر یه فرم تا اون ور شهر بیای و برگردی. رییس داشته باشی که غیر ممکن میشه. مگه میذاره به خاطر یه فرم محل خدمت رو ترک کنی؟ سعی می کنم شنبه بیام پیشت. دلم هم برات تنگ شده. باید بیام
یا علی
۳۰ آذر ۸۵ ، ۱۲:۲۷ محمد امین
فکر کردی ما از این عکس ها نداریم ؟
عکس قشنگیه فقط چرا لج ؟
چرا دیگه به ما سر نمی زنید ؟
حداقل یه کامنت بزارین بدونیم دنیا از کدوم وره ؟
ببخشید سلام یادم رفت
من لجم که نگرفته هیچی، خوشم هم آمده از این همه افشاگری آقا مجید!
به زودی
ان شا الله به زودی
جای بد را که خودتان عکسش را انداخته بودید در همین پست قبل!!!
پس می‌شود؛ یه جای خوب ... یه جای بد! (یه جای بد... یه جای خوب!)
یه جای خوب... یه جای بد!
حالا لجش گرفته ؟!
ما را از لیست دوستانتان خط زده اید گویا ! اری ! بلی !
سلام. با خوبان میگردی یک دو چرا به من لینک ندادی سه من قرار بود بیام پیشت چرا نیومدم چهار این حسین غفاریو دیگه با کدوم تور گرفتی پنج اخمخ فک کنم قبطه رو با غین مینویسن مثل عین . یا عشق.
۲۷ آذر ۸۵ ، ۱۳:۰۵ محمد امین
دلم تنگ شد
سلام مجید جان. رفیقان میروند نوبت به نوبت، نمیدانم چرا نوبت تو نیامد!! بالاخره رفیق فابریکت هم پرید، به سلامتی و میمنت یا به قول دوستان" بالرفاء و البنین" دیگه کم کم باید باورت بشه که تازه از عمیات برگشتی و دوستات یکی یکی پر کشیدن!! همون حس و حال رو داری فکر کنم! از طرف من هم تبریک بگو. براش آرزوی سلامتی و به روزی دارم. یا علی
۲۶ آذر ۸۵ ، ۱۳:۰۵ حسین شیرالی
آر ه ه ه ه ه ه ه...............!!!!.........راستی ریا کیلویی چند؟......جان جدت به خودت نگیر........شوخی بود........دعا کن.......یا علی
اگه بدونید چقدر آپاتون رو دوست داریم.
۲۴ آذر ۸۵ ، ۱۱:۴۸ عباسحسیننژاد
عکس جالبی بود و قشنگ!
خوبی؟
۲۳ آذر ۸۵ ، ۱۲:۵۸ حمید اخا رحیم
َََََََََََای بابا !!! اگه می کشنت چی می شد ؟ می شدی شهید (( مجید عزیزی )) . اون موقع حمیدتون از سهمیه استفاده می کرد !!!! خیلی باحال میشد . عکست رو هم میزدن بالای راوی و حسین غفاری هم یه عکس می ذاشت در حالتی که داره برای شما عزاداری می کنه !!! خیلی با کلاس می شد !!!!!!!!!!!!
۲۳ آذر ۸۵ ، ۰۲:۰۶ محمد سجاد
رایحه خوش خدمت! بده ستاد حامیان دولت!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی